شطرنج

حرف های عاشقانه من

چه حسی بود در قلبم...

چه حسی بود در قلبم شبیه کوچه برفی
به راه کوچه ی برفی تو را از خود جدا کردم
نفهمیدم که می میرم نباشی مثل پروانه
تو را من در ته این کوچه ی برفی رها کردم



شطرنج عشق

یاد اون روز که در شطرنج دلت

شاه عشقت بودم 


با رفتنت 


کیش مات شدم


فریاد بی صدا

فریاد بی صدا 
خاموشی ما حاصل بی دردی ما نیست 
خاموش از آنیم که یارای صدا نیست 
از رنگ رخم جلوه ی صد شکوه هویداست 
هر جا که سکوت است نشانی رضا نیست 

nn