قمیشی

حرف های عاشقانه من

من شیفته ....

من شیفته ی میزهای کوچک کافه ای هستم

من شیفته ی میزهای کوچک کافه ای هستم

که بهانه نزدیک تر نشستن مان می‌شود…

و من …

روبه روی تو …

می‌توانم تمام شعر‌های نگفته دنیا را یک جا بگویم

…………!

بوسه بر باد خزونی سیاوش قمیشی

بوسه باد خزونی،با هزار نامهربونی،
زیر گوش برگ تنها،
میگه طعمه خزونی...!
برگ سبز و تر و تازه،رنگ سبزشُ می بازه،
غرق بوسه های باد و
وحشت روزای تازه
می کَنه دل از درخت و،میشه آواره کوچه
کوچه ای که یادگارِ
روزای رفته و پوچه...
می شینه گوشة کوچه، چشم به آسمون می دوزه
می کُنه یاد گذشته،
دلش از غصه می سوزه...
یاد باد...!
یادِ گذشته شاد باد!
این دلِ زرد و تهی،
در حسرتِ دیدار باد...!
یادِ روزایی که کوچه،زیر سایه تنم بود،
مهربون درختِ عاشق، مستِ عطر نفسم بود
سهمِ من از بوسه باد،
چی بگم ای داد و بیداد!
همه زردی و تباهی،
مُردن و رفتن از یاد...
 

nn