منی

حرف های عاشقانه من

تو را دوست می دارم.

تو را دوست می‌دارم
بی آنکه بدانم تو ضرورتِ منی
آب را که می‌نوشی
هوا را که می‌بلعی
نمی‌فهمی جیره‌بندی چه مکافاتی‌ست
تنها در نبودِ تو بود
که فهمیدم
دوست داشتنِ تو
مایه‌ی حیات من است…


تو...

تو
مگو ترین راز منی ..
نگهت می دارم
سخت!


ما را بگذر عشق ...

مارا بگذار عشقِ من جای خودت

یعنی که بپوش کفشِ من پایِ خودت

 اینطور به جرم آنکه میداری دوست

شاید بزنی شبی تو رگهای خودت

.

.


یکشب سرِ من میانِ بازو نگرفت

یا اینکه سرم برویِ پهلو نگرفت

این چند هزارمین شب بیداریست

اما چه کنیم ...... یارو نگرفت

.

.

امروز دلم حس عزیزی دارد

دیوانه چه ظاهر تمیزی دارد

تو مالِ منی و شهرِ من خواهانت

 این شهر چرا مردم هیزی دارد؟


به که گویم...

به که گویم که تو منزلگه چشمان منی

به که گویم که تو گرمای دستان منی

گرچه پاییز نشد همدم و همسایه ی من

به که گویم که تو باران زمستان منی


راه که میروی....

راه که میروی ، عقب می مانم

نه برای اینکه نخواهم با تو همقدم باشم

میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم

میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد . . .

تو فقط برای منی !


تو زیباترین ارزوی منی



نگران منی متن ترانه مرتضی پاشایی

تو به جای منم داری زجر می کشی

یکی عاشقته که تو عاشقشی

تو به جای منم پُره غصه شدی

نذار خسته بشم

نگو خسته شدی..

nn