آرشیو مرداد ماه 1396

حرف های عاشقانه من

شب تنهایی من


شب چو تنها می نشینم یا خیالت گرم راز 
هر نوا اید به گوشم گویم این نوای اوست
روزها چون بگذرم از کوچه های اشنا
هر کجا پا می نهم گویم که جای پای اوست

حرف ناب

چرا رفتی ؟ من بیقرارم

چرا رفتی ؟! چرا من بیقرارم

به سر سودای آغوش تو دارم

نگفتی ماه تاب امشب چه زیباست

ندیدی جانم از غم ناشکیباست 

چرا رفتی؟ چرا من بیقرارم

به سر سودای آغوش تو دارم

خیالت گر چه عمری یار من بود


شعر زاغچه سهراب سپهری

من از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم

حرفی از جنس زمان نشنیدم!

هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود.

کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد.

هیچکس زاغچه ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت .

من به اندازه ی یک ابر دلم میگیرد

متن ترانه کشور عشق - امید

در کشور عشق هیچ کس رهبر نیست
هیچ شاهی به گدا سرور نیست


باورم کم کرده اند ای بهترین

اما تو باور کن مرا
اما تو باور کن مرا

زورقی در موج دریا باش و 
ناگه یار و یاور کن مرا
یار و یاور کن مرا

سر بلند کن ، ماه من شو ، غرق حیرت کن مرا
عاشقم من پیش مردم درس عبرت کن مرا
سر بلند کن ، ماه من شو ، غرق حیرت کن مرا
عاشقم من پیش مردم درس عبرت کن مرا

شعر عاشقانه باران

بارونو دوست دارم هنوز
چون تو رو یادم میاره
حس میکنم پیش منی
وقتی که بارون میباره
بارونو دوست دارم هنوز
بدون چتر و سرپناه
وقتی که حرفای دلم
جا میگیرند توی یه آه


متن اهنگ مرغ امین مریم حیدر زاده

اون شال زرد پشت ویترین و
اون فیلم خیلی خیلی غمگین و
اون قهوه ی از عشق شیرین و
آهنگ اون شب توی ماشین و
ساز من و تا صبح تمرین و
اون سیب های سُرخ دست چین و
حرفات که میده کلی تسکین و
خوشبختی و یک عمر تلقین و
با تو مگه از یاد من میره
رفتی؟ کسی جاتو نمیگیره.

بوسه بر باد خزونی سیاوش قمیشی

بوسه باد خزونی،با هزار نامهربونی،
زیر گوش برگ تنها،
میگه طعمه خزونی...!
برگ سبز و تر و تازه،رنگ سبزشُ می بازه،
غرق بوسه های باد و
وحشت روزای تازه
می کَنه دل از درخت و،میشه آواره کوچه
کوچه ای که یادگارِ
روزای رفته و پوچه...
می شینه گوشة کوچه، چشم به آسمون می دوزه
می کُنه یاد گذشته،
دلش از غصه می سوزه...
یاد باد...!
یادِ گذشته شاد باد!
این دلِ زرد و تهی،
در حسرتِ دیدار باد...!
یادِ روزایی که کوچه،زیر سایه تنم بود،
مهربون درختِ عاشق، مستِ عطر نفسم بود
سهمِ من از بوسه باد،
چی بگم ای داد و بیداد!
همه زردی و تباهی،
مُردن و رفتن از یاد...
 

عاشقانه

او رفت و انتظارش باقیست

پشت قدمش عبور اشکم جاریست

ای کاش بداند که پس از او عمری

در خلوت من همیشه جایش خالیست

شطرنج عشق

یاد اون روز که در شطرنج دلت

شاه عشقت بودم 


با رفتنت 


کیش مات شدم


nn