نشستم

حرف های عاشقانه من

در دو چشم تو...

در دو چشم تو نشستم به تماشای خودم 
که مگر حال مرا چشم تو تصویر کند ...


شعر عاشقانه یه عمر منتظر نشستم


یه عمره منتظر نشستم

دست گرمتو بذار تو دستم

پا به پای میام هرجا که خواستی

من گوهر یک دانه پرستم

چرخ می چرخه و شب نمی مونه

چی میشه فردا کسی چه می دونه؟

nn