یه عمر

حرف های عاشقانه من

شعر عاشقانه یه عمر منتظر نشستم


یه عمره منتظر نشستم

دست گرمتو بذار تو دستم

پا به پای میام هرجا که خواستی

من گوهر یک دانه پرستم

چرخ می چرخه و شب نمی مونه

چی میشه فردا کسی چه می دونه؟

nn